اشک هایت که تمام شد . یعنی سرمای زمستان که نشست و باران ایستاد زمزمه کن . ندا بده تا زردی از چهره بزدایم و با تبسمی نه چندان ساختگی که از سر شعف . فراگوش بنشینم نغمه های دلت را که گوش شنوایی نیافته ای .
شاید اشکام تموم شده باشه . سر بزنید خوشحال می شم
ندا آمد ...
شاید اشکام تموم شده باشه . سر بزنید خوشحال می شم
ندا آمد ...