این روزها

این روزها دلم گرفته است

این روزها احساس می کنم

مثل مردم شده ام

احساس می کنم

نگاه های آشنا بسیار شده اند

این روزها لبخند آدم ها به من جرات می دهد


این روزها دلم گرفته است

این روزها احساس می کنم

بر دستان خسته آدم ها به گورستان می روم

چه تنهایی دلگیری

این روزها چقدر خنده آدم ها به دل می نشیند


این روزها دلم گرفته است

این روزها احساس می کنم

آرام آرام سبک می شوم . پرواز می کنم

انتظار بیهوده ای است چسبیدن به زمین

از روزنه های دیوار بوی خاک فضا را پر می کند


این روزها دلم گرفته است

این روزها احساس می کنم

صفحات خاطره ام در ذهن دیگران

آرام بسته می شود

فضای ذهن من از تجربه زندگی تهی می شود


این روزها

آه

این روزها

چقدر خسته ام .

چقدر .....

نظرات 2 + ارسال نظر
بهار شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ب.ظ

سلام

قدیما فکر می کردم چقدر بده آدم مثل مردم بشه ولی حالا خیلی بدم نمیاد منم مثل مردم شم.

البته شاید برگرده به نوع مردمش

نوشته هاتون داره میشه همرنگ نوشته های من .

پادرا شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 ب.ظ http://padra.blogsky.com/

با اینهمه آشنا چرا دلتون میگیره ؟ شبیه دیگران شدن اولین چیز خوبیه که لذتش رو از بچگی ازمون گرفته اند .... حالا که دارید به انسانها نزدیک میشید از خود کاذبتون داره بدتون میاد و این خیلی خوبه چون به قول خودتون لحظه نا امیدی شروع جدیدیه

اول باید مثل دیگران بود تا یواش یواش در کنارشون متفاوت شد و زیبایی رو به روش خودمون نشونشون بدیم

تنها نیستید .... مطمئن باشید

دوست خوبه که حرف آدم را بفهمه . لزومی نداره که حتما دوستش را ببینه . مهم اینه که نزاره تنها باشه .
شما هم خیلی وقت ها در کنار من بودید . بی آنکه همدیگه را بشناسیم .
من لذت میبرم که بازدید کننده های کمی دارم . اما کیفیت اندیشه این بازدید کننده ها مهمه که گستره وسیعی داره .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد