سلحشوران بی زره
آماج تیر شقاوت
در سرزمین دوست
جنگجویان خسته
از زخم عداوت
شاهزاده های بی نشان
با ردای مندرس ایثار بر تن هاشان
در هر کجا یک تن نشسته
بی هیچ شکوه ای
و انتظار هیچ صله در قاب نقره فام
در سوگِ رهبرانِِ رفته است
آنسوی تر
خیل بی شمار مردگان
غرق در ازدهام رتبه و مقام
آوردگاه بی سپاه
جولانگاه فرعون و تازیان
خدائیش همچین این "سلحشوران" رو در ابتدا خوندم یادِ یوزارسیف افتادم !!! این سلحشور چه کارا که نکرده با این افکار !! لول !
چقدر شباهت داره به : "سال سال 87 " ! به خاطر دارید که؟ D-:
دلم گرفت از این :
"آوردگاه بی سپاه؛جولانگاه فرعون و تازیان"
پرتوان باشی عزیزم
سلام..گفتم مستقیما یه عرض ارادت خدمت دوست فرهیختم بکنم/
خواهش میکنم پاکزاد عزیز..والا به ما وام مسکن ندادن بتونیم کلبه درست کنیم..دنبالشیم وام جور شد دعوتتون میکنیم حتما.