به گاه که از تو نمی پرسند از چه اندوهگینی ، برایت تسلی است . که پرسیدنش
اندوه تو را دو چندان می کند. نیازی به لرزش شانه هایت نیست . دلت که
می شکند ، وجود دیگران می لرزد .
بر این پندار نباش که تنهایی . گاهی سکوت زبان یگانه ای ست برای همدردی .
درد تو ، تنها ارث تو نیست از زندگی . پیش تر خیل دل شکستگان در راهند و شانه های بی شمار لرزان .
دل قوی دار که بارز ترین شاخصه انسان فراموشی است . کسانی هستند که با اشکهای تو بارانی می شوند و با شادیت دل آسوده .
موهای سپیدت . بردباری تو را را دوچندان می کند .
برخیز . رخ به آب چشمه زن . غبار از دیده برگیر و سوز سینه به زلال باران ده .
دل را به صاحبش بسپار . او خود می داند چه کند .
سلام عزیزم . دومت گرم
سلام
خیلی خوب بود هرچن عمل کردن به برخی توصیه هاش برای من ممکن نیست، هرچن می دونم خیلی درستن
ولی در مورد فراموش کردن ، یه جایی خونده بودم ما فراموش نمی کنیم بلکه سعی می کنیم به خاطر نیاریم
مثلا خود من وقتی راجع به یه موضوعی ناراحت می شم ، تمام سابقه ی قبلی اون موضوع میاد تو ذهنم .
یه مطلبی نوشتم شاید اعتراف نباشه ولی اسمش اعترافه البته به کمک کامنت شما.خوشحال می شم بخونید
بی صبری نکن . این ابتدا ست . به میانه که رسیدی لبخندی است و گلی و پیروزی
و اگر نداند؟!!؟
تو میدانی که می داند و می داند که میدانی .
تو دل بسپار - او خود رسم دلبری داند .
سلام
ممنون که سر زدید ، و ممنون که من رو لینک کردید و نوشته هام رو می خونید و البته با دقت و حوصله نظر می گذارید .
من نظرات شما با لحن دلگرم کننده ای که دارن، واقعا دوست دارم .
مبارکه پیرمرد ....
مبادا ایندفعه اشتب کنی ها......
رسم دلبری بدان و چون ندانی از دیونه ها بیاموز...
دیونه اتم
قربان کلامتون بسیار شیوا و آهنگینه
جدا لذت بردم .... چند وقته با این سبک مینویسید ؟