بیقرار تر از هجوم هزاران کلاغ

چه خاموشی دلگیری
سکوت های طولانی

چون سایه های بلند ممتد

برما گسترده میشود

هیچ نجوایی از هیچ موجودی نمی خیزد
گویی از هجوم درد
و تراکم بی حد سخنی که گفته نمی شود
گورهای پیاپی همچنان
گشوده می شوند
و هیولای اجدادی انسان
در یکایک گورهای مرتبط
به نشخوار مغزهای مفسده
و قامت های پوسیده هراسناک
نشسته است
چه دندانهای مدهش منفوری
- - - - - - - - - - - - -
بهشت با درخت های تناور سبز
بهشت با نهرهای روشن جاری
بهشت با ترسیم چهره های نشمه مخمور
 بهشت در کجای این نفرین بیکران جاریست ؟

 

16 تیر1386

نظرات 3 + ارسال نظر
توفیق سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:45 ق.ظ http://www.9roz.com

سلام
خورشید قلبت روشنی بخش روز و شب ماست خوشحالم که می تابی...

بی نامِ آشنا یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:37 ب.ظ

در غم ما روزها بیگاه شد...روزها با سوزها همراه شد...روزها گر رفت،گو رو باک نیست...تو بمان،ای آنک چون تو باک نیست

تبریز پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:43 ب.ظ

شهری که در آن دلی در قالب چشم منتظر دیدار توست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد