ضایعات این هجوم مهلک

این روزها به خانه هر دوستی ، آشنایی در این دنیای مجازی سر می کشم ، پراز گپ های سیاسی و ازهمه بدتر مباحث تخریبی است . عادت بدی پیدا شده ، چرا مردم در فرضیه های علمی داخل نمی شوند و اعتراض یا اظهارنظر نمی کنند ؟ چرا مردم در اجرای روش های پزشکی و درمانی وارد نمی شوند و نظریه ارائه نمی کنند ؟ چرا هنر و تاریخ و ادبیات و امورد دیگر اینگونه نیست ؟ مگر نه این است که این مردم معتقدند امور تخصصی را باید به اهلش سپرد ؟ .

آیا واقعا علم سیاست اینقدر سخیف و تنزل یافته است که نیازی به تخصص ندارد ؟

من به تدریج از این دنیای مجازی رویگردان شدم که بیماری عجیب و ناشناخته ای دربین این دنیا یافتم . بیماری مهلکی که به سرعت نور تفکر ما را درنوردیده است . ضایعات این هجوم مهلک به حدی است که تعفن اخلاقی آن ، نفس کشیدن را مشکل کرده است .

دریچه ای نمی توان گشود به سمت نور ، به سوی نسیم . من این جهان و همه فرازهای رفیع آن را به نعره های جاه طلبانه شما میسپارم که از حنجره های نحیف تان جاری ست .

جهان من قدری خاک و اندگی لبخند و یکی بوسه است .